مدلهای دولت در ایران
در ایران چند مدل از نظامهای سیاسی را میتوان شناسایی کرد؟ در میان این مدلها، جایگاه نظام سیاسی پهلوی کجاست؟ به طور کلی و با اندکی تسامح میتوان مدلهای مختلفی از حکومت را در ایران شناسایی کرد:
نویسنده: نجف لکزایی
در ایران چند مدل از نظامهای سیاسی را میتوان شناسایی کرد؟ در میان این مدلها، جایگاه نظام سیاسی پهلوی کجاست؟ به طور کلی و با اندکی تسامح میتوان مدلهای مختلفی از حکومت را در ایران شناسایی کرد:
1. مدل سلطنتی (پادشاهی متکی به خود):
سلسلههای مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان (تا پیش از اسلام)، دارای این مدل حکومتی بودند. (1) سلسلهی ساسانیان به دست مسلمانان ساقط گردید. از قرن دهم تا سیزدهم هجری و همزمان با حکمرانی سلسلههای صفویه، افشاریه، زندیه و اوایل قاجاریه نیز این مدل حکومتی در ایران برقرار بوده است.2. مدل خلافت:
نظام خلافت و امارت مختص ایران نبوده، بلکه همهی جهان اسلام، از جمله ایران، تحت پوشش آن قرار داشته است. از زمان حکومت مأمون، یعنی اوایل قرن سوم هجری، امیرانی به نیابت از خلفای عباسی، در ایران حکومت میکردند. نخستین آنها حکومت طاهریان است. طاهر دوالیمینین اولین امیری بود که مأمون پس از رفتن به بغداد، برای مناطق شرقی برگزید.این امیران در ابتدا به صورت اختیاری انتخاب میشدند؛ اما پس از مدتی، این مسئله حالت اجباری نیز به خود گرفت؛ یعنی در ایران، افرادی با زور قدرت را تصاحب و خلیفه را وادار میکردند تا به اسم آنان حکم صادر نماید. آل بویه، غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان، از جمله طایفههایی بودند که خلیفه به نام آنها حکم صادر کرد؛ اما برای برخی دیگر، مانند صفّاریان و اسماعیلیان، این کار انجام نشد. مغولها در سال 656 ق. نظام خلافت را ساقط کردند. آنها همچنین نظامهای خوارزمشاهیان، سلجوقیان و اسماعیلیان را از میان برداشتند. ایلخانان اصالتاً ایرانی نبودند. آنان یک حکومت شبه ملی در ایران تشکیل دادند و ایران یکی از ایلهای بزرگ آنان به شمار میآمد.
3. مدل استبدادی و دیکتاتوری متکی به بیگانه:
این مدل حکومتی، در دورهی پهلوی (1304-1357ش) بر ایران حاکم بوده است. برخی از تفاوتهای این مدل با مدلهای سلطنتی پیش از آن، عبارت است از:الف) در مدلهای سلطنتی سابق، پادشاهی به معنای متعارف آن بود؛ یعنی پادشاه در زندگی مردم چندان دخالت نداشت و تنها از مردم خراج و مالیات میگرفت؛ اما در مدل حکومتی دورهی پهلوی، دولت در کوچکترین امور مردم هم دخالت میکرد؛ به گونهای که علاوه بر اخذ مالیات، نحوهی زندگی کردن و لباس پوشیدن مردم نیز تحت نظارت بود. این جنبه، مختص دولت مدرن است. دولت مدرن به ابزارهایی مجهز میشود که بتواند بر مردم اعمال قدرت کند؛ در حالی که مدلهای سلطنتی سابق، این ویژگی را نداشتند؛ از باب نمونه، اگر شاه صفوی مایل بود که در زندگی خصوصی مردم دخالت کند، ابزار آن را در اختیار نداشت؛ البته ممکن بود به صورت مقطعی و جزئی در زندگی خصوصی افراد دخالتهایی صورت گیرد، ولی این مسئله فراگیر نبود. در آن زمان، حکومت در قبال مردم چندان وظایفی نداشت. تنها انتظار مردم در قبال مالیاتی که به حکومت پرداخت میکردند، تأمین امنیت بود. بسیاری از نظامهای اجتماعی آن دوره، مانند آموزش و پرورش، قضاوت و...، در دست مذهب بود، نه حکومت؛ از این رو هم انتظار مردم از دولت و هم انتظار دولت از مردم، اندک بود. پلیس و ارتش نیز به مفهوم مدرن امروزی وجود نداشت، بلکه تنها یک گروه از نظامیان سنتی در اطراف پادشاه حضور داشتند؛ البته برخی از شاهان صفوی، مانند شاه عباس، به دنبال تشکیل ارتش اختصاصی نیز بودند.
ب) مدلهای سلطنتی سابق متکی به خود بود، ولی مدل حکومت استبدادی در دورهی پهلوی، به بیگانه وابسته بود. تأسیس، استمرار و سقوط حکومت رضاشاه پهلوی به دست بیگانگان انجام شد. آنان پسر وی را نیز بر سر کار آوردند و دائماً از وی حمایت کردند.
از اوایل دورهی قاجاریه، که دورهی گذار به شمار میآید، مقدمات ورود بیگانگان به عرصهی سیاسی ایران فراهم شد. به طور خاص میتوان نقطهی شروع این مرحله را در عهدنامههای گلستان و ترکمنچای مشاهده کرد. در این عهدنامهها، مادهی واحدهای گنجانیده شد مبنی بر آنکه روسها متعهد میشوند تا سلطنت در خاندان عباس میرزا استمرار یابد؛ یعنی روسها موظف شدند که از عباس میرزا و خاندان وی حمایت کنند. این اولین سند رسمی است که نشاندهندهی ورود بیگانگان به عرصهی سیاسی ایران و دخالت آنان در انتخاب مهمترین رکن حکومت، یعنی شاه، میباشد. از این پس، شاهد دخالت بیگانگان، خصوصاً روسیه و انگلیس، در عرصهی سیاسی ایران میباشیم، سرانجام مدل استبدادی و دیکتاتوری وابسته به بیگانه، در صحنهی سیاسی ایران ظاهر میگردد.
4. مدل سلطنت مشروطه:
مدل سلطنتی مشروطه به طور کامل تحقق نیافت. بر اساس این مدل پادشاهی جنبهی تشریفاتی دارد و روند ادارهی کشور بر مبنای قانون اساسی و مجلس، که در واقع مظهر قدرت مردم است، صورت میگیرد. در سلطنت مشروطه، مردم قدرت را در دست دارند. این مدل حکومتی در برخی مقاطع قانونگذاری در ایران، از دورهی اول مجلس تا دورهی چهارم و تا اندازهای دورهی پنجم، اجرا میشد. در دورهی پنجم، دورهی نمایندگی مجلس دوساله شد. همچنین در دههی 1320 . و در دورههای چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم مجلس، بر طبق این مدل عمل میگردید. در واقع، به دلیل آنکه سلطنت مشروطه هیچگاه به طور کامل و صحیح در ایران برقرار نشد، نمیتوان این الگوی حکومتی را مدلی اجرا شده در ایران به شمار آورد.5. مدل جمهوری اسلامی:
این مدل حکومتی دارای سه بخش، شامل استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی است. هر بخش از این مدل، به نفی مشکلات و معضلاتی میپردازد که ایران در طی قرنها با آنها رو به رو بود و مدلهای قبلی حکومتی از این جنبهها ناتوان بودند. مراد از «استقلال»، نفی اتکا به بیگانگان است که این وابستگی، به طور خاص، در حکومت پهلوی وجود داشت. ایران در دورهی رضاشاه به روس و انگلیس، و در دورهی محمدرضا، به آمریکا وابسته بود؛ «آزادی» نیز به معنای نفی استبداد و دیکتاتوری است. در این خصوص، ایادی رژیم شاه، مانند ساواک، به سرکوب گستردهی مردم و اعمال دیکتاتوری روی آورده بودند؛ «جمهوری اسلامی» نیز جامع استقلال و آزادی است.پینوشتها
1. سلسلهی سلوکیان که پس از هخامنشیان و پیش از اشکانیان در ایران حکومت میکردند، ایرانی نبودند و لذا در دستهبندی فوق قرار نگرفتند. سلوکیان جانشینان اسکندر مقدونی بودند که به مدت حدود هفتاد سال پس از مرگ اسکندر بر بخشهایی از فلات ایران فرمانروایی میکردند و در مقایسه با سلسلههای دیگر، مدت کمتری حکومت کردند.
منبع مقاله :لکزایی، نجف، (1391)، تحولات سیاسی- اجتماعی ایران معاصر، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ دوم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}